نویسنده: محمدحسن قدردان قراملکی


 

یکی از آموزه‌های شیعه اعتقاد به اصل مهدویت است که بنابر آن در زمانی- که وقت آن نامشخص است- حضرت مهدی موعود امام دوازدهم ظهور و جهان را پر از عدل نموده و حکومت واحد جهانی تشکیل می‌دهد. (1) این امام همام مانند پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) و دیگر امامان حجت خدا و اطاعت از آن برای همه واجب است. برخی اصل مهدویت را با دموکراسی ناسازگار توصیف کرده‌اند. (2) دکتر سروش در این‌باره می‌گوید:
"اگر قرار باشد یک مهدی بیاید که همان اتوریته پیامبر را داشته باشد، ما از فواید خاتمیت بی‌بهره می‌مانیم ... فلذا این سؤال از شیعیان باقی است که مهدویت را چگونه با اندیشه رهایی و دموکراسی می‌توان جمع کرد؟ (3)"

نقد و نظر

در تحلیل این شبهه نکات ذیل اندر تأمل است:

الف. نادیده انگاشتن فضایل جامعه مهدوی

آقای سروش در بحث مهدویت نیز تصویر ناقص و چه بسا تصویر خشن و مخالف دموکراسی ارائه داده است، در حالی که انصاف و منطق اقتضا می‌کند وقتی یک نظریه‌ای مورد تحلیل و نقد قرار می‌گیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیون‌ها انسان آن را مقدس می‌شمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چه بسا تحریف شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگی‌های مثبت بالفور آن را جرح و تضعیف نمود. (مغالطه حذف).
ما در اینجا به صورت مختصر به فضایل و محسنات جامعه مهدوی اشاره می‌کنیم تا خواننده فاضل ابتدا با جامعه مهدوی و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل دموکراسی نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با علم و درایت اقدام کند.

اشاره‌ای به ویژگی‌های حکومت جهانی مهدوی

با نگاهی به روایات، ویژگی‌ها و خصوصیات عصر ظهور و حکومت جهانی اسلام- که از آن می‌توان به «جهانی شدن اسلامی» نام برد- مشخص می‌شود که اینجا اشاره می‌شود:

1. نگاه خوش‌بینانه به آینده:

اولین مشخصه عصر ظهور، امیدبخشی به آینده بشریت است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده تاریخ را شر و فساد و بدبختی توصیف می‌کنند، اسلام آینده بشر را امیدوارکننده معرفی می‌کند که در پرتو تشکیل حکومت جهانی (عج) یک حکومت و جامعه ایدئال تأسیس خواهد شد.

2. تعالی اخلاق و معنویت:

در پرتو ایمان مردم و راهنمایی‌های حضرت حجت اکثریت مردم از اخلاق متعالی و معنویت برخوردار می‌شوند، پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) و امام علی (علیه السلام) یکی از ویژگی‌های آن جامعه را نبود کینه‌ها در دل مردم و زدودن دشمنی وصف می‌کنند. (4)
در جامعه مهدوی فساد اخلاقی و جنسی، حرص و طمع از بین می‌رود. (5)

3. ایجاد عدالت فردی و اجتماعی:

در پرتو قیام حضرت و رشد و بلوغ عقلی، انسان‌ها اکثراً از ارتکاب گناهان امتناع کرده و در جامعه نیز عدالت اجتماعی ایجاد خواهد شد.

4. شکوفایی اقتصاد و رفاه مادی:

از ویژگی‌های جامعه مهدوی، رفع فقر مادی است، به گونه‌ای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بی‌نیاز از دیگران خواهد داشت. در روایات از این ویژگی چنین تعبیر شده است که زمین و درختان برکات خودشان را خارج خواهند کرد و در جامعه شخص مستحق صدقه و انفاق پیدا نخواهد شد (6) و برای مصرف زکات و خمس مستحقی پیدا نمی‌شود. (7)
کشاورزی، (8) دامداری (9) و بازرگانی (10) به نقطه اوج خود می‌رسند.

5. تکامل دانش بشری:

در عصر ظهور علوم نظری و تجربی به حد تکامل خود می‌رسند. در روایات تعبیر شده است که علم بیست و هفت شعبه دارد که تا امروز تنها دو شعبه آن برای بشر منکشف شده و بیست و پنج شاخه دیگر آن در عصر ظهور کشف خواهد شد. (11) همچنین در روایات آمده است که تصویر و صدای حضرت و هر انسان دیگر در همه زمین دیده و شنیده می‌شود. (12)

6. امنیت:

در جامعه مهدوی امنیت بشری در عرصه‌های مختلف برقرار می‌شود. در روایات از این اصل به مسافرت افراد سالخورده در دل شب به تنهایی به مدت طولانی تعبیر شده است. (13) امنیت قضایی و ستاندن حقوق مظلومان از ظالمان یکی دیگر از عرصه‌های امنیت مهدوی می‌باشد. (14)

7. حکومت واحد جهانی:

از مؤلفه‌های اصلی حکومت حضرت، حکومت واحد و بسط آن در همه زمین است. در روایات از آن به بسط حکومت حضرت به مشرق و مغرب تعبیر شده است. در پرتو این ویژگی، مردم دیگر مشکلی به نام حد و مرز در رفت و آمدها نخواهند داشت و بدون هیچ منع و مشکلی می‌توانند به دورترین نقاط جهان مسافرت نمایند.

8. رضایت شهروندان:

از ویژگی‌های مطلوب هر حکومت رضایت شهروندان از حکومت و حاکم است. این اصل در حکومت جهانی حضرت کاملاً مشهود خواهد بود. (15)

9. پایان جنگ و برقراری صلح:

در حکومت جهانی اسلام، با حاکمیت اسلام و تشکیل حکومت واحد دیگر انسان‌ها شاهد جنگ و خونریزی نخواهند شد و جامعه در کمال صلح و صفا زندگی خواهد کرد.

10. سازگاری انسان و طبیعت:

یکی دیگر از خصوصیات عصر مهدویت ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه انسان با طبیعت اعم از جماد، نبات و حیوان است. در روایات از زندگی مسالمت‌آمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین انسان‌ها نقل شده است (16) که این کار با ولایت امام (عج) و توجه الهی امکان‌پذیر می‌گردد. (17)

11. جامعه بهداشتی و تندرست:

در جامعه مهدوی شهروندان نوعاً از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماری‌های مختلف زندگی خود را می‌گذرانند (18) و عمرهای مردم طولانی خواهد شد. (19)
حاصل آنکه در روایات متعدد و متواتر جامعه مهدوی یک جامعه ایدئال برای بشر از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که فلاسفه از آن به مدینه فاضله و امروزه به جامعه آرمانی تعبیر می‌شود.
حال سؤال این است که آیا این وصف از جامعه مهدوی کسی پیدا می‌شود که چنین جامعه‌ای را نخواهد و از متولی آن یعنی حضرت حجت (عج) روی برگرداند؟
قطعاً جواب منفی است، اما ممکن است سؤال شود شاید چنین جامعه‌ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب روایات بحث می‌کنیم، چنان که دکتر سروش اتوریته امام عصر (عج) و ناسازگاری آن با دموکراسی را از روایات استفاده می‌کند.
باید تحلیل و توصیف و داوری خود را کامل کند و بیان دارد که جامعه مهدوی برحسب روایات خصوصیات فوق را دارد، اما با دموکراسی- که من اراده می‌کنم- ناسازگار است.
ادعای تعارض جامعه مهدویت با دموکراسی نیز ادعای گزافی است، چرا که یکی از خصوصیات جامعه مهدوی- چنان که اشاره رفت- رضایت شهروندان از امام عصر (عج) است و با این رکن، عملاً دموکراسی محقق می‌شود.

ب. رضایت همه شهروندان از حکومت مهدوی

یکی از ویژگی‌های حکومت مهدوی رضایت و خشنودی مردم از حکومت مهدوی و شخص حضرت مهدی (عج) است، چنان که در روایات آمده است:
یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الأرض. (20)
اهل آسمان و زمین از او راضی می‌شوند.
در روایت دیگر پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) می‌فرماید مردم آن حضرت را دوست دارند.
یحبه ساکن السماء و ساکن الأرض ... یتمنی الأحیاء الأموات بما صنع الله باهل الأرض من خیره. (21)
ساکنان آسمان و زمین او را دوست می‌دارند ... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به دلیل خیر و برکاتی که خداوند به اهل زمین از ناحیه آن حضرت متوجه‌شان می‌کند.

ج. دموکراسی مقدمه و ابزار نه هدف

اگر از اشکالات و کاستی‌های دموکراسی- که در نقد ناسازگاری امامت و دموکراسی اشاره شد- صرف‌نظر شود و وجود و تحقق دموکراسی (انتخاب حاکم توسط مردم و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه بالاتر از آن اتفاق همه مردم یک حکومت و حاکم را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح می‌کنیم که آیا نفس حکومت و تعیین حاکم غایت و هدف مردم است یا اینکه مردم برای تأمین حقوق خود یک حکومت و حاکمی را انتخاب می‌کنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است.
دموکراسی و انتخاب مردم در حکومت‌های غیرمعصوم بهترین گزینه موجود برای احقاق حقوق مردم و کنترل حکومت و حاکم است.
نکته ظریف و مهم در جامعه مهدوی اینکه آن یک جامعه آرمانی مدینه فاضله برای مردم است، به گونه‌ای که حقوق اساسی مردم مانند عدالت فردی و اجتماعی و رفع ظلم و جور، امنیت در عرصه‌های مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، اخلاق و درستکاری، همزیستی مسالمت‌آمیز گروه‌ها و مذاهب مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط حکومت مهدوی تأمین و تضمین می‌شود. در آن حاکم و دیگر دولتمردان همه بر عدل و عدالت رفتار می‌کنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمی‌گیرد.
در این فرض آیا خواسته اصلی مردم از حکومت خود به خود تأمین نمی‌شود؟ دیگر مردم به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل انتخاب و دموکراسی روی آورند؟ دموکراسی ابزار و روشی بیش نبود که هدف یا اهداف آن پیشاپیش توسط حکومت جهانی مهدی موعود حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل می‌توان مدعی شد که اصلاً در حکومت مهدوی برای طرح دموکراسی مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.
باری درباره نوع خاص آزادی‌های سیاسی مردم مانند تشکیل حزب، گروه آزادی بیان و قلم، باید گفت با ویژگی‌هایی که جامعه مهدوی از آن برخوردار است، چنین فعالیت‌هایی نیز منتفی است، برای اینکه هدف از تشکیل حزب، میتینگ، آزادی مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در قدرت یا گرفتن اصل قدرت است، با توجه به این پیش‌فرض که حاکم و هرم قدرت در حکومت مهدی معصوم است و زمین را از عدالت پر خواهد نمود و اخلاق و معنویت مردم از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافته‌اند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادی‌های سیاسی نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود، چرا که احزاب و فعالیت سیاسی نوعاً به منظور تأمین عدالت، امنیت، ایجاد شغل و رفاه اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل می‌شود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در حکومت مهدوی تحقق یافته است.

د. مسلمانان اکثریت شهروندان جامعه مهدوی

شاید اینجا این سؤال و شبهه مطرح شود که حکومت حضرت مهدی به عنوان حکومت اسلامی هرچند نسبت به مسلمانان می‌تواند از باب دموکراسی و رضایت مردم باشد، اما پیروان سایر ادیان بر حاکمی غیر هم‌کیش خود نمی‌توانند رضا بدهند و در نتیجه برخلاف دموکراسی خواهد بود. خصوصاً دیگر مسلمانان اکثریت را تشکیل می‌دهند.
در پاسخ این شبهه باید گفت: مطابق روایات مهدویت و آیات قرآن کریم آیین اسلام بر ادیان دیگر- البته با استدلال و احتجاج- غالب خواهد شد و ادیان دیگر و پیروان آنان در اقلیت به سر خواهند برد. بر این اساس خود دموکراسی مقتضی است که اکثریت بر اقلیت حکومت کند. لکن در حکومت اکثریت اسلامی نیز تمامی حقوق اقلیت‌ها رعایت خواهد شد.

هـ رعایت حقوق اقلیت‌ها

از آنجا که مسلمانان در آینده- حسب آیات و روایات که اشاره شد- اکثریت شهروندان را تشکیل خواهند داد، حکومت حاکم آن نیز مسلمانان خواهد بود. در جامعه مهدوی حقوق اقلیت‌ها- چنان که در حکومت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) و امام علی (علیه السلام) رعایت شده بود- به نحو کامل و احسن رعایت خواهد شد.
مزایا و ویژگی‌هایی که بر جامعه مهدوی اشاره شد، مانند: عدالت، امنیت، آزادی و برخورداری از رفاه مادی، همگی بر اقلیت‌ها نیز شامل و جاری است. مطابق روایات حضرت قائم با وجود قدرت مطلق و حقانیت منحصره اسلام، علاوه بر اجازه همزیستی مسالمت‌آمیز بر پیروان دیگر ادیان در موارد اختلاف با کتاب خودشان قضاوت خواهد کرد. (22) امری که امروزه در کشورهای به ظاهر دموکراسی در حق اقلیت‌ها رعایت نمی‌شود، بلکه به عناوین مختلف حقوق اولیه انسانی و دینی آنان مانند آزادی تعیین نوع لباس مانند حجاب بر زنان مسلمان، سلب می‌شود.
در روایات وارد شده آن حضرت، بیت‌المال را بالسویه بین مردم تقسیم می‌کند (23) و آن حضرت وسیله رفع اختلاف و پریشانی و عامل اتحاد آنان است.
السلام علی المهدی الذی وعد الله تعالی الأمم اَن یجمع ببه الکلم و یلمّ به الشعث. (24)
سلام بر مهدی که خداوند بر امت‌ها وعده داده با وی اتحاد کلمه را جمع و پریشانی را مرتفع سازد.
بر نکات گفته شده می‌توان نکاتی که در رفع شبهه ناسازگاری امامت با دموکراسی ذکر شد، مانند پاسخ تقدیم حق الهی بر انسانی، امامان نخبگان واقعی جامعه را افزود.
به نظر می‌رسد نکات مزبور در رفع شبهه تعارض مهدویت با دموکراسی کافی باشد و خواننده محترم با این نگاه درمی‌یابد که حکومت مهدوی واقعاً حکومت آرمانی و مدینه فاضله همه جهانیان اعم از مسلمانان و غیرمسلمانان است. (25)

پی‌نوشت‌ها:

1. بحار، ج52، ص 102.
2. ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم. توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض مهدویت با دموکراسی) با آب و تاب بیشتر از سوی دکتر سروش و دیگران مطرح و تبلیغ می‌شد. لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر امامان و مهدویت بود که تعیین آنها از طریق انتصاب پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) صورت می‌گرفت. وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر تشبیه و ظهور منجی در عالم اسلام را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است. پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید می‌کند که آن در عالم مسیحیت و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض مهدویت و دموکراسی مستقیماً ربطی ندارد. علاوه آنکه در عبارت وی به تعارض مهدویت و دموکراسی هیچ اشاره‌ای نشده است. (ر. ک: محمد اقبال، تجدیدالتفکر الدینی فی الاسلام، ص 177، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز: سیدغلامرضا سعیدی، مفخر شرق سیدجمال‌الدین اسدآبادی؛ اقبال لاهوری، ص 432؛ به کوشش سیدهادی خسروشاهی).
3. سخنرانی در دانشگاه سوربن پاریس، سال 85، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمن‌پور نیز نوشت: «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه سیاست یا به بی‌عملی سیاسی یا سفاکی و مردم‌فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه فقیه و یا اسلحه‌سازی ایدئولوژیک می‌انجامد که علی ایّ حال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانه‌اند». (سایت سروش).
4. الخصال، ج2، ص 254، ح1051؛ ابن طاوس، الملاحم، ص 152.
5. اثبات الهداة، ج3، ص 524.
6. بحار، ج51، صص 104، 84 و 75 و ج 52، ص 384.
7. همان، ج52، صص 390، 352.
8. همان، ج52، صص 316 و 345؛ اثبات الهداة، ج3، ص 504؛ ابن طاووس، الملاحم، ص 152.
9. بحار، ج51، ص 81؛ احقاق الحق، ج13، ص 215.
10. الدرالمنثور، ج5، ص 354.
11. موسوعة احادیث المهدی، ج4، ص 53.
12. بحار، ج57، صص 391 و 236.
13. المعجم الکبیر، ج4، ص 72؛ سنن بیهقی، ج9، ص 180؛ بحار، ج52، ص 345.
14. بحار، ج52، ص 224؛ ابن طاوس، الملاحم، ص 68.
15. اثبات الهداة، ج3، ص 524؛ بحار، ج51، صص 104 و 74.
16. عقد الدرر، صص 137 و 149، به نقل از: سید صدرالدین الصدر، المهدی، ج7، ص 226؛ ابن طاوس، الملاحم، صص 152 و 97.
17. ویژگی‌های فوق به صورت‌های مختلف در روایات و پژوهش‌های علمی تدوین شده است. از جمله: شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص 60.
18. ابن طاووس، الملاحم، ص 97.
19. عقد الدرر، ص 159؛ القول المختصر، ص 20؛ بحار، ج52، صص 327، 317، 364، 335.
در پاره‌ای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم‌اندازی به حکومت مهدی از نجم‌الدین طبسی استفاده شده است.
20. اثبات الهداة، ج3، ص 524؛ ینابیع المودة، ص 431؛ بحار، ج51، صص 74، 80، 101.
21. احقاق الحق، ج19، ص 663.
22. ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص 125؛ ملحقات احقاق الحق، ج29، ص 120.
23. اثبات الهداة، ج3، ص524؛ ینابیع المودة، ص 431؛ بحار، ج5، ص 81.
24. بحار، ج89، ص 264.
25. البته در این زمینه روایات معارض وجود دارد که نگارنده به جمع و تبیین آن پرداخته است. بنگرید: مقاله «دکترین مهدویت و پلورالیزم» مجموعه آثار برگزیده دومین همایش دکترین مهدویت، ج1.

منبع مقاله :
زرشناس، زهره؛ (1391)، درآمدی بر ایران‌شناسی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل